من گُه زدم به خودم دوباره.
روزای مزخرفیه.تا ظهر خواب و نهار و دراز کشیده و کمی عیددیدنی ک دیگ شور و شوق سابقو نداره.
همش بحث ی و گرونی :)
خسته ام.از خودم.
دندونم ک چن وقت پیش دکتر گف باید عصب کشی کنی و واس پولش نرفتمدرد میکنه خیلی.هر روز ۳تا مسکن میخورم
پام دوباره از دیروز ک رفتیم بیابون و گردش درد گرفته
گوشیمم مدتها صفحه اس روشن نمیشه.
واقعا عصبی ام و خسته.
بعد ماها گلی رو دیدم.رفیقَم.تنها رفیقم
ولی الان شدیم دوست.چون از هم و از درون هم خبرنداریم دیگ
اونه ک نمیخواد بگه.
هووف.سال ۹۸ شروع خوبی تا الان نداشته.خودم نخواستم این جمله بهتره تا اینکه سالو متهم کنم.
متهم ردیف اول پرونده خودمم.
درباره این سایت